♥عاشقانــه♥سلطان غـ ـــم♥

آخرین سنگر سکوته! خیلی حرفا گفتنی نیست!

 

می خواهم برگردم به روزهای کودکی ...

آن زمان ها که پدر تنها قهرمان بود...
عشــق ، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد ...

بالاترین نــقطه ى زمین ، شــانه های پـدر بــود ...       

بدتـرین دشمنانم ، خواهر و برادر خودم بودند...

تنــها دردم ، زانو های زخمـی ام بودند ...

تنـها چیزی که میشکست ، اسباب بـازی هایم بـود ...

و معنای خداحافـظ ،

تا فردا بود !!


نوشته شده در چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:8 توسط نســــــــــیم| |

قالب : بلاگفا